برگزاری المپیک و میزبانی انگلیسها را چطور دیدید؟
انگلیسیها با تدارک خوبی که دیده بودند به نظر من المپیک منحصر به فردی را برگزار کردند و بسیار عالی و قابل قبول بود. به غیر ازالمپیکهایی که به عنوان ورزشکار حضور داشتم در المپیکهای 2004 و 2008 و حتی بازیهای آسیایی 2006 قطر که در غالبی غیر از ورزشکار حضور داشتم اینقدر منسجم ندیده بودم و مدیریت خوبی داشتند.
عمکرد و نتایج کاروان ایران در المپیک لندن چطور بود؟
امیدوار بودیم این نتایج در المپیک پکن
اتفاق بیفتد چون در آن زمان هم به عنوان یکی ازا هالی ورزش که وضعیت
رشتههای مختلف و شرایط تیمهای اعزامی را رصد میکردم انتظار کسب 12 تا 13
مدال را داشتم و اگر آن زمان این اتفاق افتاده بود امسال باید انتظار
بیشتری داشتیم. به عنوان مثال خیلیها طلای وزن اول کشتی فرنگی را
متعلق به سوریان میدانستند؛ حتی بیشتر از این دوره در لندن و به نوعی
پرامیدترین چهره کاروان ایران بود. در همان کشتی فرنگی چند چهره دیگر هم که
توانایی کسب مدال داشتند را داشتیم.
در کشتی آزاد چطور؟
با توجه به اینکه مدت زیادی از المپیک پکن گذشته است میتوان کارشناسیتر
نقد کرد و اگر واقع بینانهتر نگاه کنیم، بیش از المپیک لندن امید کسب
مدال داشتیم. رضا یزدانی 2 مدال جهانی داشت، مراد محمدی قهرمان جهان بود،
سعید ابراهمی نایب قهرمان جهان بود و فردین معصومی مدال جهانی داشت. مهدی
تقوی هم توانایی خوبی برای رسیدن به مدال داشت. در آن المپیک شانس بیشتری
برای رسیدن به مدال داشتیم. حتی در دوومیدانی هم امید زیادی به کسب مدال
حتی طلا توسط حدادی داشتیم. چنین انتظاری را در المپیک قبل داشتیم، اما اتفاقی که باید در پکن میافتاد با 4 سال تأخیر در لندن به وقوع پیوست.
در مجموع بهترین نتیجه تاریخ المپیک را گرفتیم و به هیچ عنوان، هم از نظر
کیفی و هم کمی، کسی نمیتواند ایرادی بگیرد و باید امیدوار بود با تداوم
این روند نتیجه بهتری در المپیک بعد بگیریم.
چقدر به تداوم این روند امیدوار هستید و برای آن چه کارهایی باید انجام داد؟
اگر بخواهیم فارغ از فضای هیجانی درباره آن صحبت کنیم چیزی که در المپیک لندن به دست آوردیم و در پکن به آن نرسیدیم نیازمند یک بررسی کارشناسی است که با محاسبه هزینههایی که برای حضور ورزشکارانمان در مقایسه با تعداد مدال کسب شده و مقایسه آن با سایر کشورها شد نیاز به یک کار کارشناسی دارد که حقایق را مشخص خواهد کرد. متأسفانه حوزه مدیریتهای ما به علت عدم ثبات و کوتاه بودنش گذارست و چنین بررسیهایی جایی ندارد اما به عنوان فردی که دورهای هم در مجلس بودهام، در مجلس هفتم اتفاقات عجیب و غریبی افتاد به طوریکه در آن دوره بودجه ورزش چندین برابر شد و روالی شد برای دورههای بعد تا ورزش کشور از فضایی که با مشکلات بودجهای زیادی روبهرو بود مواجه نشود. اگر بخواهیم منطقی و عادلانه نگاه کنیم بودجه جاری ما کاملاً کفاف نیازهای ما را میدهد. 8 سال قبل بودجه ورزش 78 میلیارد تومان بود و اکنون هزار میلیارد شده است؛ علاوه بر ارقامی که در فوتبال به ظاهر حرفهای ما ردوبدل میشود. با علم به این موضوع مشخص میشود این تفاوت نتایج چه شرایطی دارد. تزریق و افزایش بودجه هم حدی دارد و بیشتر از آن سرریز خواهد کرد و تأثیر زیادی بر نتایج نخواهد داشت. به همین دلیل با بودجه موجود میتوان ورزش را اداره کرد و باید به دنبال مسائل برنامهریزی کلان بود و افزایش بودجه نمیتواند تاثیری در کسب نتایج بهتر داشت.
درباره انتخابات فیلا هم صحبت میکنید و مشکلاتی که برای حضور در آن داشتید؟
اگر امکان این بود که در روزهای آخر فرد دیگری جایگزین من در انتخابات فیلا شود و این مسئولیت از دوش من برداشته شود حتماً این کار را میکردم. چون عملاً هیچ کاری برای حضور موفق در انتخابات انجام نشده بود. طبیعی بود کارتی هم که در نهایت با دستور مستقیم وزیر ورزش و تلاش افشارزاده برای حضور من در لندن صادر شد، نمیتواند تأثیری در نتیجه نماینده ما در انتخابات فیلا داشته باشد. به طوریکه مارتینتی رئیس فیلا هم روز قبل از انتخابات که به لندن رسیدم به صراحت به من گفت کار بسیار سخت است و تقریباً تصمیمات و چارچوب کار مشخص شده است و نمی توانیم نمایندهای در فدراسیون جهانی داشته باشیم. کشورهای دیگر خیلی جدی در چند ماه گذشته کار کرده بودند به طوریکه حتی سفارتهای کشورهایی که نمایندههای آنها انتخاب شدند از مسئولان فیلا برای رایزنی دعوت کرده بودند و جلسات خوبی را برگزار کرده بودند.
تنها انتقادی که به صورت جدی به این مساله دارم این است که قبل از اینکه نفرات تیمهای ورزشی برای اعزام به لندن معرفی شوند 3 ماه پیش از اعزام تیمها و آغاز المپیک، مشخص بود من نماینده ایران در انتخابات فیلا هستم و به نظرم فرصت کافی برای انجام مقدمات کار و دریافت ویزا و کارت حضور در انتخابات وجود داشت، اما شاهد بودیم که در روز آخر و تنها 24 ساعت مانده به انتخابات با شرایطی خاص این موضوع به سرانجام رسید و اگر ورود وزیر و تجربه افشارزاده نبود و تأکید نمیشد، شاید همین حضور حداقلی و بدون مقدمه هم اتفاق نمیافتاد.
کوتاهی از سوی چه کسی بود؟ وزارت ورزش؛ کمیته ملی المپیک یا فدراسیون کشتی؟ کمیته ملی المپیک اعلام کرده بود که خادم جزء اعضای تیم نبوده پس آیدیکارتی برای او صادر نشده است!
فدراسیون کشتی اعلام کرد وظیفه ما رایزنی بوده است، اما نمیدانم دلیلش چه بود که حتی در این کار هم چندان توفیق نداشتم. به هر صورت عامل اصلی این موضوع را اختلافات داخلی در فدراسیون کشتی و مشخص نبودن فرد اول فدراسیون میدانم؛ برخی مسائل را درون فدراسیون میدیدم. خطیب علاقمند بود با معرفی من کاری را انجام دهد، اما در فدراسیون هماهنگی لازم برای رسیدن به این هدف وجود نداشت و همین چند رأیی و مسائلی که داخل فدراسیون وجود داشت باعث شده بود تمایلی به حضور نماینده ایران در فیلا وجود نداشته باشد.
از سوی دیگر فدراسیون اعلام میکرد که باید کارهای مربوط به اعزام به المپیک از سوی کمیته ملی المپیک پیگیری میشد و از سوی دیگر کمیته میگفت فدراسیون فرد مورد نظرش را معرفی نکرده است. در نهایت موضوعی که برای خود من هم جای سوال دارد این بود که چه کسی باید این هماهنگیها را انجام میداد تا ما نمایندهای در فیلا داشته باشیم. به هر حال موضوع مشخص این است که فارغ از اینکه من به عنوان نماینده ایران معرفی شده بودم، در این زمان فرصت خوبی را از دست دادیم. با توجه به نتایجی که ما در این مدت در کشتی به دست آورده بودیم فیلا تمایل زیادی داشت تا ایران نمایندهای در فدراسیون جهانی کشتی داشته باشد.
گفته میشود شما گزینه اصلی وزارتخانه و دولت برای حضور در انتخابات فیلا نبودید و شخص دیگری مورد نظر بوده است و تا آخرین لحظه نیز این نام به فیلا معرفی شده بود، اما با مخالفت مارتینتی مجبور میشوند شما را در انتخابات شرکت دهند.
چون موضوع را پیگیر بودم، حداقل در چند روز آخر، موافق چنین مطلبی نیستم. همین که من برای انتخابات فیلا معرفی شدم خودش اتفاقی خاص بود که تا به حال برای کشتی ما نیفتاده بود؛ فردی که جایی در فضای تصمیمگیری ورزش کشور ندارد معرفی شود که جای تشکر دارد. هم از خطیب و فدراسیون کشتی و هم از وزارت ورزش، اما سوء مدیریت و بخشی هم عدم هماهنگی و مسائل و حواشی که بین کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش و عدم ثبات مدیریتی در داخل فدراسیون کشتی سبب شد، کسی به دنبال این موضوع نباشد و هر کسی احساس کند برای به نتیجه رسیدن این موضوع، دیگری باید کار را انجام دهد که زمینهای شد تا اقدام مناسبی برای حضور بنده در لندن صورت نگیرد.
در لندن با وزیر در این خصوص صحبت کردید؟
بله و متوجه شدم وی موضوع را پیگیری کرده بود، اما در گزارشاتی که به دکتر عباسی داده بودند عنوان شده بود برای گرفتن چنین کرسیهایی باید از چند سال قبل اقدام میکردیم و نمیتوانستیم انتظار رای آوردن نمایندهمان را داشته باشیم. برای من که تجربه حضور در چنین فضاهایی را داشتم به هیچ عنوان قابل قبول نیست چون موضوع به این شکل نیست. با توجه به آشنایی که دنیای کشتی از سابقه بنده به عنوان کشتیگیر، مربی و رئیس فدراسیون دارد و هم به عنوان فردی که در کنفدراسیون کشتی آسیا هم مسئولیت داشتم، انتظار بالایی نیست و با یک رایزنی حداقلی نه اینکه بخواهیم هزینههای هنگفتی داشته باشیم در همین فاصله چند ماهه میتوانستیم به هدفمان برسیم.
خیلیها میگویند با پسته و فرش نمیتوان در فیلا کرسی گرفت و نیاز به صرف هزینههای بالا دارد.
قائل به این موضوع نیستم. نمایندگانی مانند نماینده ژاپن که قهرمان جهان و المپیک است در فیلا حضور دارند یا کشورهای اروپایی که عوایدی در فیلا ندارند. اگر نمونههایی مانند ترکیه و آذربایجان به صورت غیر متعارف در فیلا هزینه میکنند استثناء هستند و دلیل نمیشود از کشوری مانند ایران با این پیشینه قوی و تاریخ پرافتخار در کشتی هم انتظار چنین رفتاری را داشته باشیم. میتوانستیم با یک رایزنی متعارف و استفاده از تجربه افرادی مانند دکتر توکل و خالدی در همین مدت کوتاه هم به هدفمان برسیم.
افراد خاصی این گزارشات را به وزیر میدادند؟
وقتی با وزیر صحبت کردم متوجه شدم این گزارشات داده شده است؛ البته قابل تقدیر بود که وزیر در جریان مسائل بود. در نهایت متوجه شدم برای گرفتن آی دی کارت این امکان وجود داشت که از طریق کمیته ملی المپیک کارتی را به عنوان میهمان دریافت کنیم. چون برای روسای کمیته المپیک کشورها 2 آی دی کارت یکی به نام خودشان و یک همراه صادر شده است که رئیس کمیته ملی المپیک ایران از آی دی کارت همراه استفاده نکرده بود، اما وقتی درخواست شد از این طریق اقدام کند به راحتی گفته بود به من ارتباطی ندارد و افشارزاده باید درست کند که او هم از طریق جایگزینی کارت افرادی که برگشته بودند اقدام کرد. به طور کلی اصراری برای این کار وجود نداشت. باید از رسانههای گروهی تشکر کنم که اگر همراهی و فشار آنها نبود شاید همین امکان حضور حداقلی هم فراهم نمیشد؛ با فضایی که ایجاد شد مسئولان امر به اهمیت موضوع پی بردند و باعث پیگیری شد.
عملکرد کشتی در لندن را چطور دیدید؟
کشتی فرنگی که خارقالعاده بود. شاید این موضوع از جهت بررسی نتایج کشتی
ما در المپیکها این همه مورد توجه قرار گرفت و گرنه این پتانسیل در کشتی
ما وجود داشته و دارد، اما با پیش زمینهای که ما از المپیکهای قبل داشتیم
این نتیجه در نظر همگان به عنوان اتفاقی نادر نمود پیدا کرد. البته باید
این موفقیت را به محمد بنا تبریک گفت. تلاشهای شبانهروزی این مربی در
چندین سال ممارست، تحمل سختیها و کار کردن روی تعدادی قهرمان به نتیجه
درخشانی رسید و باید زمینه حفظ چنین مربیانی فراهم شود.
به نظر می رسد علاقه ای به حفظ مربیان نیست چرا که بنا هم قصد کناره گیری داشت.
با شرایطی که امروز محمد بنا دارد؛ وی حتی بیشتر از قبل به کشتی نیاز دارد و کشتی هم به محمد بنا؛ چون برای کسب موفقیتهای آتی اینها لازم و ملزوم یکدیگر هستند. در همان لندن هم وقتی اعلام شد که بنا میخواهد خداحافظی کند گفتم از دست دادن وی اتفاق ناخوشایندی برای کشتی و ورزش ما خواهد بود. چون ما بناهای زیادی را در تمام دوران ورزش کشورمان داشتهایم که به خاطر ندانم کاری و کمتوجهی از دست دادیم در حالیکه میتوانستیم چنین مردان بزرگی را با حمایت رشد دهیم. حالا که چنین فردی با دلسوزی و ممارست خودش به این نتیجه خوب رسیده است باید شرایط هم از نظر روحی و معنوی و هم از نظر مادی برای این مربی فراهم شود. حداقل مبلغی که یک مربی خارجی برای حضور در لیگ فوتبال ایران دریافت میکند (با وجود کسب نتایج ضعیف) برای این مربی وطنی دیده شود. برای مربی که توانسته است با کسب 3 طلای المپیک بخش عمدهای از موفقیتهای ایران را در المپیک رقم بزند حداقل حمایت مالی انجام شود. به طور حتم شاید محمد بنا به چنین مسائلی نیاز نداشته باشد، اما تأثیر این موضوع در سایر مربیان و دلسوزانی است که امروز گمنام هستند، اما به پای ورزشکارانشان میسوزند و میسازند و دم برنمیآوردند انگیزهای میشود تا حداقل در آینده مورد تقدیر و تشکر قرار خواهند گرفت.
نتایج کشتی آزاد در لندن قابل قبول بود؟
به نظر من نتیجه قابل قبولی بود. تیمی که در المپیک قبل داشتیم به مراتب قویتر از المپیک لندن بود و با وجود قرعههای مناسبی که در برخی از اوزان داشت به دلیل سوء مدیریت به نتیجه لازم نرسید و تنها یک برنز کسب شد. اما این تیم که زیاد نمیتوانستیم نسبت به المپیک پکن به آن امیدوار باشیم، نتیجه خوبی گرفت. چیزی که باعث میشود توقعات مردم و شخصی مانند من که کنار گود نشستهایم و دستی در کارهای اجرایی ورزش و کشتی نداریم بالا برود 2 علت بود: یکی نتایجی که کشتی فرنگی گرفت و دوم حضور رسول خادم که شخصاً وی را به عنوان نابغه و یکی از افرادی که ورزش ما کممهری یا بیمهری زیادی نسبت به توانمندهای او در تمام این سالها داشته است. بابت حضور خادم در کشتی باید از خطیب تشکر کرد که با چه ترفندی زمینه حضور وی را فراهم کرد؛ چون میدانم با توجه به شرایط و جایگاهی که دارد جایگاهش فراتر از مدیریت تیمهای ملی است. از همان ابتدا برخی از حاشیهها باعث شد برخی فشارها روی این شخص ایجاد شود، اما در المپیک هم انتظار مردم ما بیشتر بود، اما متاسفانه ما کمتر این مسائل را کنار هم میگذاریم و احساس نمیکنیم ساختن قهرمان خم رنگرزی نیست که هر کس بهتر بود، رنگ بهتری تحویل دهد. بلکه ساختن یک قهرمان نیاز به شرایط و زمان دارد چه از نظر فنی و چه روحی روانی.
به عنوان یک تماشاگر نحوه کشتی گرفتن نمایندگانمان در المپیک بسیار غرور آفرین بود در المپیک پکن هم در سالن حضور داشتم و میدیدم که تماشاچیان ما چگونه با شکست کشتیگیرانمان سرخورده میشدند، اما همان کشتیگیران امسال حتی اگر میباختند مردم در سالن نسبت به باخت آنها به وجد میآمدند و از نحوه مبارزات آنها تشکر میکردند. به همین دلیل میگویم نتایج بهتر از المپیک گذشته و قابل قبول بود؛ هرچند که اگر قرعههای بهتری نصیبمان میشد و بدشناسی نمیآوردیم به طور حتم نتایج خیلی بهتری میگرفتیم.
گلایهای هم از صدا و سیما داشتید؛ موضوع چه بود؟
در این چند روزه اتفاقی افتاده است که نمی دانم علت آن چیست؛ از مسئولان شبکه پنجم سیما دلخور هستم. هفته گذشته در برنامه ورزش از نگاه پنج مصاحبهای داشتم با قول عدم کوتاه کردن صحبتهایم، اما به نظر میرسد برای اینکه رویه برنامه انتقادی و برای بینندگان هیجانی شود، صحبتهای من در شبکه پنج تحریف شد و بخشی که در خصوص کشتی آزاد صحبت کرده بودم به صورت نامناسبی کوتاه شده بود و تنها بخش کوتاهی از آن پخش شد. جالب این است که در ادامه مجری برنامه تأکید زیادی به بخش تحریف شده میکند. به نظر من به کجسلیقگی و فضای نامناسبی که در رسانهها وجود دارد که سعی میکنند برنامهای در اندازه برنامه 90 و فردوسیپور چالشی فراهم کنند، اما در نظر ندارند که این مجری برای اجرای برنامه مطالعه میکند و سعی میکند مسائلی که مطرح میشود مستند و مستدل باشد.
با تحریف کردن و ایجاد فضای غیرواقعی و مسموم، نه تنها یک برنامه جذاب نخواهد شد بلکه برای رسانه ملی هم خوب نیست. فکر میکنم مسئولان برنامه هفته گذشته ورزش از نگاه 5 کاری بسیار زشت انجام دادند و با تحریف مصاحبه انجام شده، بنده را مقابل برادرم قرار دادند. برداشت بینندگان این بود که من از نتایج کشتی آزاد در المپیک راضی نبودهام و تحلیل مجری برنامه هم بر همین اساس بود. حتماً این موضوع را پیگیری خواهم کرد و از آقای مقیسه، مدیر شبکه پنج هم میخواهم این قضیه را پیگیری کند.
انتقاداتی که نسبت به عملکرد کشتی آزاد در المپیک شد کارشناسی بود و با توجه به این شرایط خادم بماند بهتر است یا برود؟
درباره این انتقادات اظهار نظر نمیکنم چون اگر انتقاد در ورزش نباشد جذابیتی ندارد و اگر کشتی هم در این مدت دیده شد و به یکباره گُل کرد به خاطر همین انتقادات بود چون چیزی که ارزش و جایگاهی نداشته باشد دید انتقادی هم نسبت به آن وجود نخواهد داشت. مجموع این انتقادات به نفع ورزش و کشتی بود و استقبال میکنم و مسئولان ورزش هم باید از نظرات کارشناسی منتقدان استقبال کنند. جایگاه رسول خادم بدون شک فراتر از مدیریت تیمهای ملی و حتی ریاست فدراسیون است؛ هر کسی هم در سطح اول ورزش و کشتی قرار میگیرد باید تلاش کند این مهرهها حفظ شود.
اگر شما انتخاب شوید حاضر هستید سرمربیان تیمهای ملی کشتی را حفظ کنید؟
به نظر من این ترکیب بهترین ترکیب ممکن است و تا سالها میتواند برای ما افتخار آفرینی کنند.
موافق تغییرات کشتی در آستانه المپیک بودید؟
این اتفاق و تغییرات از جهت مدیریتی در عین حال که فکر میکنم لازم بود اما زمانش می توانست غیر از زمانی که اتفاق افتاد باشد. حداقل از منظر جهانی و بیرونی که فضای کشتی را میدیدم، کشتی وضعیت مناسبی از نظر بینالمللی نداشت که دلیل آن هم نداشتن یک کرسی در فیلا است که به عملکرد سالهای اخیر فدراسیون برمیگردد. قولهای غیرواقع و غیرقابل انجام به فیلا داده شده است که زمینه بدبینی فدراسیون جهانی را فراهم کرده است و فکر میکنم وزارت ورزش ملزم و ناچار به این کار بوده است. حتی پیشنهادی هم بعد از مسابقات جهانی سال قبل به من داده شد که فکر کردم با توجه به زمان کوتاه تا المپیک زمان مناسبی نیست که استقبال نکردم، اما بعد از مطرح شدن بحث ثبتنام مجدد ورود کردم.
گفته میشود امیر خادم تمایلی برای ورود به عرصه انتخابات نداشته است؟ آیا از داخل وزارتخانه برای ثبت نام به شما چراغ سبزی داده شد؟
واقعیت این است که اگر 52 رئیس فدراسیون داریم بیش از 95 درصد آنها با نظر مسئولان رده بالای ورزش انتخاب میشوند و رای میآورند فارغ از اینکه این توانمندی و شایستگی کسب این جایگاه را دارند یا نه که بخش عمدهای این شایستگی را دارند. با وجود داشتن شایستگی، اگر حمایت وزارتخانه یا سازمان سابق نبود کسب کرسی ریاست خیلی آسان اتفاق نمیافتاد و حتی در مواقعی تقریباً محال بود و ممکن بود بعد از آن رئیس منتخب برای ادامه کار دچار مشکلات زیادی شود. این روال، عادی و طبیعی است و این موضوع را نفی نمیکنم چون وزارت ورزش باید پاسخگوی عملکرد ورزش کشور باشد؛ پس میتواند در این باره نظر داشته باشد، اما نوع ورود مهم است که مشکلاتی ایجاد میکند که بر میگردد به اساسنامهای که سالها مشکل دارد و همچنان این مشکل ادامه پیدا میکند. بنابراین کسی هم که انتخاب میشود تمایل ندارد در فضای تقابل با وزارت وارد شود. حتماً حمایت وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک لازمه کار است و هر کسی که انتخاب میشود باید این حمایت را داشته باشد.
نحوه ورودتان به چه صورت بود؟
چند ماه قبل از ثبت نام صحبتی را با وزیر داشتم که احساس کردم نظر وزارتخانه برای ورودم مثبت است و ثبت نام کردم، اما بعد از آن احساس کردم به هر دلیلی این فضا، فضای چند ماه قبل نیست که علت آن را هنوز به صورت کامل نمیدانم. 10 روزی که زمان ثبت نام بود آنقدر دوستان با من تماس گرفتند که خیلی علاقمندتر از قبل شدم و بعد از 10 سال انگیزهای برای بازگشت به کشتی پیدا کردم، با وجود اینکه در ابتدا انگیزهای نداشتم، اما فضایی مهیا شد که وارد شدم و امروز هم خیلی علاقمندتر از قبل پیگیری میکنم.
با وجود عملکرد موفقی که در آخرین دوره حضورتان در فدراسیون کشتی داشتید خیلی راحت کنار گذاشته شدید. عنوان میشد که به علت عدم تعامل با متولیان وقت ورزش نارضایتی بوجود آمد که باعث برکناری شما شد.
معتقدم وقتی کسی مسئولیت میپذیرد اگر این توانمندی را دارد باید با تمام توان اختیار تصمیمگیری و عمل به برنامهریزی که میکند داشته باشد و فرد یا افرادی هم نباید در کارش دخالت کند، اما قائل به این هم نیستم که سیاستهای کلان ورزش هم در این قالب نباید مد نظر قرار بگیرد چون در کنار هم میتواند باعث توفیق یک رشته ورزشی شود. در آن دوره هم بیش از آنکه این تعامل یا عدم تعامل مطرح باشد به دیدگاههای سیاسی مربوط میشد. برخی از انتقادات نسبت به عملکرد من در کشتی از سوی اهالی کشتی وجود داشت که بازتاب آن در رسانهها باعث شده بود رئیس وقت ورزش فکر کند با تغییر من که به ناآگاهی وی از فضا و واقعیتهای ورزش بازمیگشت، محبوبیتی را به دست خواهد آورد که در مورد فوتبال هم همین اتفاق افتاد و نتیجه عکس داد. این دو برکناری به عنوان دو نقطه منفی در کارنامه مدیریتی او ثبت شد و هنوز هم پاسخگوی علت و چرایی تغییر در کشتی و فوتبال است، اما برکناری من از فدراسیون کشتی در آن زمان ارتباطی به بحث تعامل و تقابل من با رئیس وقت دستگاه ورزش نداشت.
از انتخابات کنار میکشید؟
اصلاً.
موافق برگزاری انتخابات در این شرایط هستید؟
شرایطی که ورزش کشور دارد شرایطی بسیار خاص است؛ به نظر میرسد وزارت
ورزش علاقمند به برگزاری انتخابات در رشتههایی است که سرپرست دارند، اما اتفاقاتی
که متولیان آن روز ورزش درخصوص فوتبال درباره آن صحبت میکردند و برخی
دخالتها و کارهای غیرمتعهدانه را منتسب میکردند به برخی افراد در برقراری
ارتباط با فیفا، امروز در کمیته بینالمللی المپیک اتفاق میافتد.
در عین حال که متولیان ورزش کشور در آن دوره با همین اساسنامه انتخابات
مختلفی را برگزار کردند امروز سعی دارند با حربه فشار کمیته بینالمللی
المپیک جلوی حرکت و تصمیمات وزارت ورزش برای برگزاری انتخابات را بگیرند.
خودم هم به بسیاری از بندهای اساسنامه فدراسیونهای ورزشی منتقد هستم و باید تغییر کند، اما
به نظرم کسانیکه امروز منتقد این موضوع هستند خیلی نگاهشان از سر دلسوزی
برای ورزش و نحوه انتخاب روسای فدراسیونها نیست بلکه برخی تصورات باعث
میشود از فضای ایجاد شده سوء استفاده کنند تا وزارت ورزش در برگزاری
انتخابات موفق نباشد. از کمیته ملی المپیک درخواست دارم شرایطی ایجاد کند
تا انتخابات در فضایی منطقی و مناسب برگزار شود و به دنبال آن برای اصلاح
اساسنامه اقدام کنیم.
فکر می کنید با اختلافی که بین کمیته و وزارت وجود دارد، شدنی است؟
بدون شک دود این اختلافات در چشم ورزش کشور خواهد رفت در حالیکه کمتر از 2 سال دیگر باید در بازیهای آسیایی شرکت کنیم که همین کمیته ملی المپیک باید پاسخگوی نتایج آن باشد که با توجه به توقع مردم باید نتیجه بهتری بگیریم که نیازمند فضایی کم حاشیه و ایجاد ثبات در فدراسیونهای ورزشی است. در عین حال که معتقدم اساسنامه باید اصلاح شود کمیته باید همراهی بهتر و بیشتری را با وزارت ورزش داشته باشد تا انتخابات فدراسیونها به خصوص کشتی برگزار شود. با صحبتی که با دکتر عباسی در المپیک داشتم وی علاقمند به همراهی و همکاری تمام کاندیداها بود که بخشی از آن از بدنه خانواده کشتی هستند که این اتفاق میتواند اتفاق خوب و مبارکی باشد که میتواند انسجام کشتی را در بر داشته باشد. در عین حال که این حق را به وزارت ورزش میدهم تا حمایت لازم را از گزینه مورد نظرش داشته باشد، اما امیدوارم هر چه سریعتر انتخابات برگزار شود تا روند حرکتی کشتی کند نشود و لطمه نبیند. همچنین شرایطی ایجاد شود که در عین اعمال نظر، انتخابات در فضایی دوستانه برگزارشود که فرد منتخب امکان همراهی با دیگر نفرات را که در انتخابات شرکت کردهاند داشته باشد نه ایجاد تنش که دودش به چشم وزارت ورزش خواهد رفت.
گزینه وزارت ورزش به نظر شما چه کسی است؟
حرفوحدیثهایی وجود دارد، اما من به عنوان یک کاندیدا سعی میکنم نظر وزارت ورزش را جلب کنم.
واقعا میتوانید یکی از گزینههای وزارت ورزش باشید؟
تقریباً احساس میکنم که نیستم؛ اما برای اینکه میخواهم برای کشتی کار کنم و انگیزه دیگری برای کسی مانند من که سابقه حضور در تمام این جایگاهها را داشته است، وجود ندارد هیچ ابایی ندارم و دلیلی برای تلاش نکردن نمیبینم تا نظر مساعد وزارت ورزش را برای موفقیت در انتخابات جلب نکنم.
وقت آن نرسیده است که هدایت فدراسیون کشتی بعد از چند سال دوباره به خانواده کشتی سپرده شود؟
ورزش کشور امروز این پتانسیل را دارد که اهالی ورزش در آن حضور پررنگتری داشته باشند؛ ورزشکارانی وجود دارند که توانایی آنها پس از دوران قهرمانی نه تنها در زمینه مربیگیری بلکه در زمینههای مدیریت و سیاستگذاری هم توانایی دارند نه تنها در کشتی بلکه در تمام ورزش کشور این قابلیت وجود دارد که توسط اهالی ورزش اداره شوند.
حمایت وزارت ورزش از شما زیاد محسوس به نظر نمیرسد؛ شاید دلیل آن زاویه سیاسی باشد که گفته میشود شما با دولت دارید.
درباره این موضوع هم در لندن با دکتر عباسی صحبت کردم که عنوان میشود یکی از شائبههایی که وجود دارد این است فردی با پیشینهای که من در ورزش دارم که در تطبیق با سایر کاندیداها کاملاً مشهود است. شائبهای که در جامعه وجود دارد و شاید برای خود من هم مطرح باشد مباحثی از همین دست هم باشد که وی اعلام کرد به هیچ عنوان چنین موضوعی نیست. چون وارد بحث جدی انتخابات نشدهایم نمیتوانم خودم در این رابطه اظهار نظر کنم.
چقدر تلاش میکنید به ریاست فدراسیون کشتی برسید، علیرغم اینکه میلی زیادی برای حضور در انتخابات نداشتید؟
چون خیلی سینهچاک کسب کرسی ریاست نبودم زمانیکه احساس کردم انتخابات قرار نیست برگزار شود دلیلی برای جار و جنجال انتخاباتی نداشتم، اما امروز ضرورت کشتی میطلبد انتخابات کشتی برگزار شود. وقتی این ضرورت وجود دارد، فردی که کاندید شده اگر علاقهای نداشت کاندید نمیشد. به هرحال یا من علاقمند نبودم و نباید میآمدم که نبودم و نیامدم و امروز هم که آمدم به هر دلیلی، باید تمام تلاشم را به کار گیرم تا جایگاه را به دست آورم. امیدوارم نتیجه انتخابات ایجاد دلسردی در عموم جامعه نباشد چون شاید افراد در انتخابات شکست بخورند، اما میتواند تاثیرات روانی مناسبی در جامعه نداشته باشد. به خاطر اتفاقاتی که در سال 81 افتاد دیگر انگیزهای برای حضور نداشتم همانطور که قبلاً هم از من خواسته شد و ورود نکردم، اما به هر دلیلی که حتما اولین گزینه چراغ سبز وزارت نبود. همانطور که گفتم چند ماه قبل از ثبت نام چراغ سبز وزارت وجود داشت که من رغبتی نداشتم، اما زمانیکه انگیزه ورود پیدا کردم دیگر این چراغ سبز را ندیدم.